هیبت ویس
هیبت ویس

هیبت ویس

این ساپورت چرا تا حلقش اومده

گفتیم بریم ی چرخی تو گوگولی بزنیم ببینیم چه خبره که این عکسو دیدم




 فقط ی سوال واسم پیش اومده


 این ساپورت چرا تا حلقش اومده


 خخخخخ دقیقا توجه نمویدید که طبع شعرم گل کرد و فی البداهه  تک بیتی سرودم


من برم یکم به خودم افتخار کنم کاشف بودم بداهه گو هم شدم  


 






حس خوبی دارم

 وای خدای خوبم امروز خیلی حس خوبی دارم اونقد خوب که قابل توصیف نیست نمیگم چرا چون شاید دلیلش واسه شما مسخره به نظر بیاد ولی واقعا واسه من خیلی مهم بود.. اونقد مهم که بعد چن وقت ننوشتن امشب دارم می نویسم..

خودمم نمیدونستم دلیل  کسالت  و بی حوصلگیم اینه ..


ی وقتایی ی چیزای خیلی کوچیک میتونه زندگی آدمو زیرو رو کنه..


ی لبخند اونقد شادت میکنه و ی اخم کلی ناراحتت میکنه...


ولی بهترین حالتش اینه که بی هیچ علتی شاد بود .. و شکر گزار


دوستای گلم شاد باشین 





پست جالب عجق وجق برای بانو

ما که ی بانو  بیشتر نداریم ازمون پست عجق وجق جالب خواستی  منم اطاعت امر نمودم..






خخخخ یعنی   اگه دم دستم بودی حتما این بلا  ها سرت میومد پس شانش آوردی


 












این آخریه که واقعا حال خودمو زد بهم گفتم بذارم شمام یکم حالت تهوع بهت دس بده دیگه به پستای خوشکل من نگی عجق وجق امیدوارم حساب کار دستت اومده باشه 


افتاد یا بندازمش


فک کنم دیگه واسه امروز کافیه حسابی واسه خودت حال کردیا 




بای


 

شروع خوب


امشب ی نم نم بارونی اومد( یعنی اولش خیلی شدید می بارید بعد تبدیل به نم نم شد ) منم که عاشق هوای بارونیم عاشق اینم که برم زیر بارون نفس بکشم و ریه هامو پر کنم از هوای بهاری ...حیف زود بند اومد ولی بازم خدارو شکر بخاطر  بارون قشنگش


  حسابی چسبید ...مث اینکه  بارش بارون منو به حرف آورد شروع خوبی بود

چرا اینجوری شدم

نمیدونم چرا من اینجوری شدم 


مطلب میذارم بعد از چن ساعت یا  چن دقیقه میرم حذفش میکنم   نمیدونم این پست چن دقیقه یا چن ساعت میخواد بمونه...به هر حال حرفام زیاده نوشتن  حرفام یکم واسم سخت شده ...


ی مدت از دنیای مجازی مرخصی گرفتم   و حالا هم که مرخصیم تموم  شده حرفی واسه گفتن ندارم ...


شما حرف بزنید من سرا پا گوشم  تا ببینیم  کی و چه وقت حرفم میاد