هیبت ویس
هیبت ویس

هیبت ویس

امروز فقط زنده نبودم زندگی هم کردم

اصلا امکان نداره وقتی حالم خوبِ ننویسم چه معنی دارِ  ویس حال خوششو با بقیه بخصوص با دوستاش قسمت نکنه  ها...


امروز به معنای واقعی زندگی کردم  روزای قبل مث این پرنده های قفسی که عادت دارن به بی کسی دلم نمی خواست از خونه بزنم بیرون دلم میخواست ی گوشه بشینم  فکر میکردم چون روزه ام حال و حوصله ی هوای تازه رو ندارم 


ولی امروز به پیشنهاد همسر گلم رفتیم بیرون و خیلی خیلی   هم خوش گذشت  کلی حالم خوب شد 5 دقیقه مونده به افطار رسیدیم و من در  ی چشم به هم زدن همون سه سوتِ افطارو آماده کردم ی همچی آدم فرزیم من (البته در مواقع اضطراری فقط)خخخخ


  خدا رو شکر روز خوبی داشتم برا شما هم همچی روزی رو از خدا میخوام  ی روز پر از شورو نشاط و زندگی 

هیچ عشقی عشق اول نمیشه

واااای نمیدونین چقده دلم واسه اینجا تنگ شده بود یه مدت نوشتن تو این صفحه رو کنار گذاشتم و یه وب دیگه ساختم ولی هیچ وبی وب اول نمیشه همونطور که هیچ عشقی عشق اول نمیشه اینجا عشقمه


 اولش شوهرم عشقمه گفتم  که یه وقت بهش بر نخوره


 بعدش اینجا عشقمه اونقده حال میده نوشتن اونم تو وب هیبت ویسم که نگو نوشتن تو وب هیبت آرامشی داره که هیجا تجربه اش نکردم اینو تو این مدتی که ازش دور بودم فهمیدم امیدوارم دیگه از هم دور نشیم 

این مدت که ازتو دور بودم اولش فکر میکردم که خوب شد از شرت خلاص شدم ولی نگو روحیم بعد یه چند وقتی حسابی داغون شد الان که دارم تند وتند می نویسم دلتنگیامو یه حس خوبی دارم که نگو پراز شادی و نشاطم 


آخیــــــــــــــــــــش