ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
جلوی هوس رو گرفتن خیلی سخته خیلی خیلی
ولی امروز ویس موفق شد جلوی هوسشو بگیره هر چند خیلی فشار بر او وارد شد ولی بلاخره موفق شد و در مبارزه با هوسش پیروز شد من به داشتن چنین خودی به خود می بالم
و خدارا بسی شکرگزارم ..جریان از این قرار بود که ی تیکه خوراکی نمیگم چی بود شاید یکی دلش بخواد و امکاناتش در دسترس نباشه داشتم میگفتم اون تیکه خوراکی رو میل کردم و ی تیکشو واس شوهر زحمتکشم گذاشتم بیاد بخوره که ی دفه ی چیزی بم از درون فشار آورد که ویس خودت گشنته این خوراکیم خیلی خوشمزه ست ی تیکه دیگه بخور خلاصه ما دست بردیم تا ی تیکه دیگه بخوریم که خودم هشدار داد نه ویس شوهرم از اینا دوس داره بذار واسه اون تو سهمتو خوردی این واس شووَره شووَر شووَره خوده شووَره و این چنین شد که ویس به خودش اومد و خودشو با ظرف شستن مشغول نمود تا خوراکی سالم بماند برای شوهر جان