ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
گفتیم بریم ی چرخی تو گوگولی بزنیم ببینیم چه خبره که این عکسو دیدم
فقط ی سوال واسم پیش اومده
این ساپورت چرا تا حلقش اومده
خخخخخ دقیقا توجه نمویدید که طبع شعرم گل کرد و فی البداهه تک بیتی سرودم
من برم یکم به خودم افتخار کنم کاشف بودم بداهه گو هم شدم
افتاده درختی که به خود می بالید
از داغ تبر به خاک غم می نالید
گفتم چه کسی به ریشه ات زد گفتا:
آن کس که به زیر سایه ام می خوابید
_______________________________________
ندارم وحشتی از یوز و ببر و حمله شیران
از آن گرگی که می پوشد لباس میش می ترسم
________________________________________
غوطه ورم ,غوطه ور عشق تو....
شعله ورم شعله ور آه تو .....
آه,که شد وقت سراییدنم ....
آه که شد وقت دل آسودنم ....
آه بیا ای تب جانسوز من ....
دور شو ای بی کسی و درد من....
ای گل خوشبو شقایق بیا ....
ای نفس تازه عاشق بیا .....
بی تو جهان جمله عالم شده ست ....
آه بیا بی تو جهان مرده است.....
در کشاکش این زمان کسی جز تو نیست که جهان را از ظلم و بیداد نجات دهد و عدل و داد را حکمفرما سازد خدا می داند که چقدر منتظرت هستم یا مهدی...
توسط ویس درتاریخ 1374/3/3
+=+هر چند اشکالاتی داره ولی دوست داشتم اینو بدون هیچ دست کاری اینجا بنویسمش
و+از شعرای زمان بچگی فقط همین یکی برام مونده بقیه شو یکی برد که بیاره دیگه نیاورد این یکیو حفظش بودم ی جا نوشتم تا اینکه امروز دیدمش و تصمیم گرفتم پستش کنم
سیراب عشقم کن غزل تنهایِ تنها ماندهام
در وادیِ دشتِ جنون من بیسرو پا ماندهام
تو لایق عشقِ منی ای ماه تابانم ولی
من بیصدایِ ربنا در کوچهها جا ماندهام
سرگشته عشقِ توام من ای غزل دیوانهام
لبریز احساسم ولی من بیتو تنها ماندهام
تو عشرتِ شبهای من من عاشقی آوارهام
بر سرسرای قلبِ تو من ای غزل جا ماندهام
چند شعرسروده خانم کبری هاشمی در کتاب آموزش قرآن اول دبستان آنقدر برایم دلنشین بود که خواستم یکی از آنها را در پست امروز قرار دهم..
رفتم کنار دریا گفتم بگو خدا کیست
دریابه گوش من گفت مثل خدا کسی نیست
او آفریدگار کوه ودرخت ودریاست
دانا و پاک و زیبا بخشنده و تواناست
بابای بچهها نیست اما برای آنها
هم آفریده مادر,هم آفریده بابا