هیبت ویس
هیبت ویس

هیبت ویس

هنوز خودمونشناختم..

 تا وقتی ی جا نشستم و زانوی غم بغل گرفتم که چرا اینجا اینجوریه


 چرا  هیچی درس نمیشه   چرا همه چی می ریزه بهم ..هیچی درس نمیشه دیگه 


فقط خودموتبدیل میکنم به ی آدم افسرده ی  درب و داغون که با ی من عسلم نمیشه خوردش


 واقعا حیفه تبدیل شدن به هم چی آدمی..


 اما کافیه یکم از انرژی خوبای درونمورو کنم یهوهمه چی عوض میشه


خیلی حیفه اون همه خوبی رو تو دلم خفه  کنم و جاش تو دلم بدی بکارم و هر روزم پرورشش بدم و پربارترش کنم..


کاری که تو روزگار ما متاسفانه خیلی خیلی زیاد به چشم می خوره اینه که یکی بدی میکنه ویکی دیگه اون بدی رو با شدت عمل بیشتری جواب میده..


یکی خوبی میکنه فک میکنن ساده س و  می خوان از خوبیش سوء استفاده کنند..


منم یکی از همون آدمام که  هنوز خودمونشناختم


 نمیدونم واقعا اونجوری که فک میکنم هستم یانه


اون راهی که من دارم میرم راه راسته یا بیراهه؟؟