هیبت ویس
هیبت ویس

هیبت ویس

خدا می داند که چقدر منتظرت هستم

غوطه ورم ,غوطه ور عشق تو....


   شعله ورم شعله ور آه تو .....


آه,که شد وقت سراییدنم  ....


  آه که شد وقت دل آسودنم ....


آه بیا ای تب جانسوز من ....


  دور شو ای بی کسی و درد من....


ای گل خوشبو شقایق بیا ....    


 ای نفس تازه عاشق بیا .....


بی تو جهان جمله عالم شده ست ....


  آه بیا بی تو جهان مرده است.....



در کشاکش این زمان کسی جز تو نیست که جهان را از ظلم و بیداد نجات دهد و عدل و داد را حکمفرما سازد خدا می داند که چقدر منتظرت هستم یا مهدی...



توسط ویس درتاریخ 1374/3/3


+=+هر چند اشکالاتی داره ولی دوست داشتم اینو بدون هیچ دست کاری اینجا بنویسمش 


و+از شعرای زمان بچگی فقط همین یکی برام مونده بقیه شو  یکی برد که  بیاره دیگه نیاورد این یکیو حفظش بودم ی جا نوشتم تا اینکه امروز دیدمش و تصمیم گرفتم پستش کنم 



نظرات 2 + ارسال نظر
نرگس جمعه 20 آذر 1394 ساعت 17:55

سلام باریکلا از بچگی شعر می گفتی هنوزم شعر میگی؟

خیلی قشنگه آفرین

پست بالا هم خیلی خوبه واقعا از قدیم الایام این ضرب المثل رو بزرگان گفتند که بسیار درست و به جا بوده

سلام مرسی بابت تشویقتون کلی انرژی گرفتم
نه دیگه شعر نمیگم

درسته قدیمیا هیچ حرفی رو بیراه نگفتن بخاطر اینه که میگم ار تجربیاتشون استفاده کنیم تا تاریخ دوباره تکرار نشه

علیرضا دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 00:34 http://wwww.streetboy.blogsky.com

قشنگ بود افرین. پس دفتر اشعار پیدا شد

مرسی

پیدا بود:)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.