هیبت ویس
هیبت ویس

هیبت ویس

عشق و عاشقی


ی سوال که با خوند ن پست آقا علیرضا به ذهنم رسید اینه که اگه عاشقایی مث ویس و رامین - لیلی و مجنون- خسرو /فرهاد و شیرین....


به هم می رسیدن عشقشون همینطور باقی میموند یا بیشتر میشد ؟

و یا مث بچه‌های امروزی البته بعضیاشون که هر ساعت و هر دقیقه عاشق میشن اونم با  ی نگاه ..عاشق میشن با چت کردن و عاشق میشن ی جورایی که فکرشم نمیشه کرد..ولی خب اونا عاشق میشن..!!!.حالا وقتی  با مخالفتهای بزرگترا شون بلاخره ازدواج میکنن و وارد زندگیه مشترک میشن به چن ماه نرسیده بحث جدایی و طلاق میاد وسط و میگن


غلط کردم که دل دست تو دادم به دست تو دلم را هدیه دادم 


غلط کردم که عاشق بر تو بودم به چوب عاشقی باید سوزم


اصن انگار اینا نبودن که تا چن وقت پیش واسه هم میخوندند 


صدایم کن صدایت دلنواز است به گوش من ترنمهای ناز است


 صدایم کن که بر دل مینشیند صدایت نغمه های دلنواز است


هیچی دیگه جدا میشن و دوباره روز از نو روزی از نو عاشق یکی دیگه و دوباره با  صدایم کنها  شروع و با غلط کردمها تموم میشه هنوز معنی عشق رو نفهمیده نمیتونین بگین عاشقم...زمانی میتونین ادعای عاشقی کنین که ی مدت از دوست داشتنها و علایقت بگذره و تو سختیها کنار هم بمونین و با گذشت سالیان سال مث روزای اول آشنایی و حتی خیلی بیشتر از اونوقتا به هم علاقمند باشین ..اونوقت میگیم عاشقم من..


تو این روزای عزیز عشق فقط عشق حسین(ع)


عاشق باشید و عاشقانه زندگی کنید 


در عشق ,هوس راه ندارد


بین عشق و هوس فرق بسیار است




نظرات 2 + ارسال نظر
علیرضا دوشنبه 27 مهر 1394 ساعت 01:12 http://www.streetboy.blogsky.com

ممنون و بسیار زیبا بود.
پس موافق هستیم با هم.
نه به نظر من اگر به هم می رسیدند شاید عشقشون یه عشق معمولی می شد. یعنی یه جورایی مثله ادمای الان که توی زندگی زناشویی به هم علاقمند میشن.

مرسی و خیلی ممنون از شما و همراهیتون

بله نظر منم همینه

مائده سه‌شنبه 28 مهر 1394 ساعت 11:32

دارم فک میکنم اگه لیلی و مجنون به هم می رسیدن و دعواشون میشد آیا بشقاب در سرو کله میکوبیدن یا تن به تن مبارزه می نمودن..و یا اینکه اصن هیچی ولش کن

بله شما هیچی نگویید بسیار بهتر است

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.