ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
دهه شصتیا باید خوب یادشون باشه اون تیتراژ برنامه کودک و نوجوانو ما که کلی خاطره داریم اون وقتا وقتی کاری پیش میومد همه بچه ها میرفتن و یکی تو خونه میموند که زمانی برنامه شروع میشه اطلاع رسانی کنه همیشه هم این وظیفه به من واگذار میشد و من هم با کمال میل میپذیرفتم
حالا وقتی تیتراژ میومد بنده بدو بدو میرفتم و با فریاد که بدوین پک پک شرو ع شد و همه با شنیدن فریادم بدو بدو میومدند و کوپ (این صدای نشستن دسته جمعی برو بچه ها بود) و با چه عشقی میخکوب میشدند پای برنامه و تا آخر تماشا میکردن
بچه های خونه ما به این تیتراژمیگفتن پک پک و به گفتهی آقای شوهر بچه های خونهی اونا میگفتن پک پک دی دی دی
ما اول تیتراژو میگفتیم و اونا آخرشو
چه دنیای بود دنیای بچگی ما دهه شصتیا برای یاد آوری اون روزا و دیدن تیتراژ کلیک کنید
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه ی خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه ی خویش
می برم تا که در آن نقطه ی دور
شستشویش دهم از رنگ گناه
شستشویش دهم از لکه عشق
زین همه خواهش بی جاه و تباه
می برم، تا ز تو دورش سازم
ز تو ، ای جلوه ی امید محال
می برم زنده به گورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال
ناله می لرزد،می رقصداشک
آه ، بگذار که بگریزم من
از تو ای چشمه جوشان گناه
شاید آن به" که بپرهیزم من
به خدا غنچه ی شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم ، صد افسوس
که لبم باز بر آن لب نرسید
عاقبت بند سفر پایم بست
می روم خنده به لب ، خونین دل
می روم از دل من دست بردار
ای امید عبث بی حاصل
ممنون فدا
اخ یادش بخیر ما بهش میگفتیم وک وک
یا وک وک وی وی
به نظرم تلفظ شما صحیح تر بوده چون بیشتر صدای( و )شنیده میشه تا( پ) حالا چرا ما( و) رو( پ )میگفتیم بماند