هیبت ویس
هیبت ویس

هیبت ویس

زنم بهم گفت 5 دقیقه دیگه آماده میشم!



بیچاره


ولی خدایی خانوما ممکنه پنج دقیقشون بشه ده-پانزده فوقش بیست دقیقه ولی دیگه نه اینقد که مردش بیرون قندیل ببنده


همسر گلم معتقد بود که دیر حاضر میشم رو همین اصل وقتی میخوایم بریم جایی بنده یه ساعت زودتر دست به کار میشم و ایشون که فکر میکنه زود حاضر میشه دقیقه نود تازه ساعت حرکت لباس می‌پوشه و من طفلک باید واستمو نظاره گر ایشون باشم میدونم با خوندن ماجرای آماده شدن من وهمسرم شمام مث خودم یاد داستان خرگوش و لاک پشت افتادین 


بله یه همچی جریانی داریم ما

نظرات 2 + ارسال نظر
فدا پنج‌شنبه 11 تیر 1394 ساعت 12:41 http://www.harfeman-n.mihanblog.com

گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده

- کبری هم نشدیم تصمیم هامون رو تو کتاب ها بنویسن

- کوزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم

- مهران رجبی هم نشدیم همه به خاطر دماغمون بشناسنمون

- دریاچه ارومیه هم نشدیم دورمون حلقه انسانی تشکیل بدن

جالب بود ممنون

واله یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 06:43 http://www.valeh-heyran.blogsky.com

سلام
قشنگ نوشتید.
ولی خداییش میشه کاری کرد نه سیخ بسوزه نه کباب...
بنده الان مدتهاست برنامه ریزی کردم تا همزمان با همسرم آماده بشیم و هیچ کدوم معطل نشیم.

سلام

ممنون دوست من..

بله میشه اصلا کار نشد نداره...

چه خوب
تشکر از نظرتون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.